پره ذهنم از فکرای بد میخوام بیرونشون کنم هرجوری هست

زندگی سخت میگذره همه جوره شرایط داغونه اوضاع وارونه

اینجا نفس کشیدنم جرمه پسر حتی زندگی عادی ام داره حبس

زیر بار فاز ترس تو خونم تنها غریب و تک

خطکشی جاده مقطع تو خیابون جنگ شد خط مقدم

خواستیم بکنیم اوضاع رو مرتب نشد زندگی نباشه پر از درد

صبح تا شب کف شهر پای کار همه جور دردسر پای کار

زندگیمون سربه سر با یه شانس جبر و احتماله با یه تاس

خستم از روزای تکراری میخوام رد شم از این شب تکراری

بغض تو گلوم زده چنبره خط نوری تو افق پیدا نیست

اینجا نگاها دوخته به آسمون تا که رحمی کنه این پاسبون

اینجا مادرا قصه نمیگن شباش چون فکرا درگیره واسه نون

بزارید هر چی میخواد بشه عین کلاغ بی خونم

اسیر سیاهی و ماتم سر تا پای جونم

میخوام برگردم به روزای خوبم نه نمیشه نه

نمیشه

بزارید هر چی میخواد بشه عین کلاغ بی خونم

اسیر سیاهی و ماتم سر تا پای جونم

میخوام برگردم به روزای خوبم نه نمیشه نه نمیشه

اینجا همه لبا‌ دوختست چشما گریون تنا کوفتست

آفت زد به مزرعمون زد به ریشه ساقه و برگ

اینجا همه دلا سوختست برا من یکی کل راها بستست

بیخ هدف میام به خودم میبینم دوباره سر خطم

همش توی جنگم بوی خون میده روح شهرم

انگار روی لبه مرگم وقتی تن هر نفر یه سیاه کردن

اینجا همه مردن خدا ببین چقدر شدیم از هم جدا

شیر تو قفس کفتار حالا حکم میده برا جنگل وحشی ما

تنمون پر زخم و زیله پر درد و کینه این تن‌ بمیره

اگر خورشید روزی پشت این ظلمت شب بمونه

ولی میزنیم جوونه تو بگو حتی از زمین خشک

هرکی که گفت، نمیتونی داره دورتو کند می‌کنه نبینی آزادی رو

بزارید هر چی میخواد بشه عین کلاغ بی خونم

اسیر سیاهی و ماتم سر تا پای جونم

میخوام برگردم به روزای خوبم نه نمیشه نه نمیشه

بزارید هر چی میخواد بشه عین کلاغ بی خونم

اسیر سیاهی و ماتم سر تا پای جونم

میخوام برگردم به روزای خوبم نه نمیشه نه نمیشه