ای جان ای جان

ای عزیزتر از جان

مو مشکی جذاب پریشان

باختم به نگاهی

دل به چشایی

که شد این دردمو درمان

ای جان ای جان

من گوش به فرمانِ

توام که رَویم زیر باران

ای وای ای وای

یعنی میشود اینبار

که بگیرم دستان یار

میخندیو دل میبری

از مردم این شهر

من به فدای تو که

با من میکنی قهر

این همه ناز

خریدارش منم من

قید هرکس که بخواهی

میزنم من

آماده ی سفر رویایی

لب دریا باش

آماده ی دل بستنِ تا آخر عمر

همین فردا باش

دیوانه تر از من واسه نگاهت

مگر جایی هست ؟

باتو شود آنوقت دروازه ی دل

به روی آدمها بست