نمیکشه مخم حال گوهمو نمیکشه مخم ادمای دورمو

نموند جای خالی رو تنم دیگه مخم نمیکشه تن لت و پار خودمو

با دو تا دست رو گلو نمیشه نفس تازه

توی کدوم موندم کو اصلا تاسه

نمیکشه مخم وقتی میبینم بعد هر سربالایی یه دست اندازه

خالی میشه زیر پام فقط هی شده تو این پیله جام فقط هی

میگیرم از این فیله کام فقط چند ساله کار کشیدم از ریه هام فقط هی

دخ رو زخ میره روی زخ دیگه دست رو دست باشه واسه یه وقت دیگه

کشیدم بیشتر از هر تنبلی میفروشم همتونو به یه نخ دیگه

شده هر چی بود از ریشه دود همیشه زود همین بوده یه سرت حالا

گوشه رینگ منتظر مشت بعدم بذار دوز قرصام هی بزنه بالا

زندگی نذار سر به سرم نه پی دلخوشی نه دردسرم

نمیکشه مخم اشک مادرمو که نشد تا الان صد دفعه پر بزنم